دلنوشته های دخترمردادی
امروز ساعت 10بیدارشدم میخواستم برم پایین اهنگ گوش بدم نرفتم که خانوم همسایه اومد اومدم پای نت وبا دوستام حرف زدم بعدش اون رفت واومدم پایین فیلم دیدم ناهار خوردم ویکم پای تلویزیون بودم وگوشی روزدم به شارزوبا خال راحت خوابیدم ساعت7بیدارشدم دوست بابام اومده بود اون رفت یکم پای نت بودم بعدش رفتم پایین یکم فیلم دیدم شام خوردم ودایی کوچیکه اومد واتاق رومرتب کردم
نظرات شما عزیزان:
سلام دوستای من خوبید؟
فرداهم میخوام برم مدرسه ستایش دخترخاله ام ازش عکس بگیرم خیلی استرس دارم از مدرسه ها
دعا کنید الان هم اومدم روزنوشت روبنویسم ودیگه اینجا نمیام بنویسم دوستای گلم شاید اخرهفته بیام واپ کنم
ولی این وبلاگم رو برید ونظر بدیدhttp://loveblackmem.loxblog.irخیلی دلم برای اینجا ودوستای گلم تنگ میشه الان گریه ام گرفته
تا عید مواظب خودتون باشید دوستون دارم من روهم دعا کنید
دوستون دارم شبتون شکلاتی
Design by: pinktools.ir |